زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
دوبــاره شـب شــد و ســر درد دارد بــمـیـــرم بـــاز مـــادر درد دارد پس ازفصل پُر ازغم یک سخن گفت عـزیـزم زخـــم بـسـتـر درد دارد نــبـاید دست زد بــر عـضـوهــایــش که آیــه آیــه کـــوثــــر درد دارد شبی آهــی کــشــیـد و زیر لب گـفت خــدایــا مـــرگ کـمـتر درد دارد من از گــودی چـشـمـانــش گــرفـتـم که زخــــم دیــده ی تــر درد دارد حـسن تب دارد و در خــواب گــویـد نـزن سـیـلـی سـتـمـگـر درد دارد پـریــشان باش ای گـیـسـو چو بـخـتم کـه دیــگـر دست مـادر درد دارد |